آیههای تطهیر
رضا مسلمیزاده
تغییر و تبدل ایام به ویژه زمانی که سال نو میشود، بنا به عادت و ای بسا طبیعت باعث شده تا صاحبان مناصب و افراد صاحبنام، علاوه بر پیام تبریک ارزیابی و ایدههایی را نیز ارایه کنند. با گذر از صاحبمنصبان، دست بر قضا امسال یادداشتهای نوروزی تعدادی نویسندگان، تحلیلگران و فعالان سیاست و فرهنگ ایران را مرور کردم. در حالی که اکثر آنان از چشمانداز پیش رو با تلخی سخن میگفتند، در عین حال سخنان خویش را با جملاتی امیدوارکننده به پایان میرساندند. البته بخشی از این امیدبخشی را باید به حساب ایام گذاشت و اینکه نوشته و یادداشتی که در آغاز سال در حکم تبریک نوروزی است، نباید چندان هم منفی و بدبینانه باشد و خاطر مخاطبان را مکدر کند. اما بخش دیگر را میتوان امید موهوم به حساب آورد. وقتی که هیچ نشانهی ملموس و آشکاری برای امید وجود ندارد، ابراز امیدواری در واقع نوعی مکانیسم انکار و فریب را به نمایش میگذارد. ظاهرا ایرانیان با اتکای به همین امید بینشان توانستهاند روزهای سخت را تاب بیاورند و از پس قرون و اعصار ماندگاری خویش را به ثبت برسانند و ضربالمثل «در ناامیدی بسی امید است» رهاورد این طرز نگاه و سبک زندگی است. این نگاه اگرچه غیرمنطقی و به دور از واقعیت مینمایاند اما چه باک اگر که توانسته باشد یاور روزهای تلخ و سخت یک ملت و رمز ماندگاری و تابآوریشان در گذر ایام باشد. پس زندهباد امید حتا اگر واهی و موهوم باشد و بگذار شاعر ابرهای تیره را آیههای تطهیر بداند.
2- علاوه بر ابرهای تیرهای که فروغ فرخزاد آنها را آیههای تطهیر مینامند، این روزها بارشهای غیرمتعارفی بخشهای عمدهای از کشور را دربرگرفته است و حجمی از مسایل و مشکلات را پیش روی کشور نهاده است. این ابرهای تیره بخشی از سیاهکاری و نامهربانی ما با طبیعت و محیط زیست را میشوید و با خویش میبرد و در عین حال بخش دیگری از ندانمکاری و تباهکاری ما را هم بر آفتاب میافکند. هنوز چیزی نشده عدهای نابخردانه این بارشها را نشانه پایان دوران خشکسالی میدانند و برای دوران موهوم ترسالی داستانسرایی میکنند.
حداقل ما اهالی کویر که از سفرهی آسمانی این روزها هم چندان بهرهای نبردهایم اگر اندکی فراست داشته باشیم باید بدانیم که آسمان همواره با ما بخیل بوده و توقعمان را با واقعیت موجود منطبق کنیم. بقای این ملک در استفادهی مسئولانه و بهینه از هر قطرهای است که فرومیچکد و نیاکان ما در پاسداری از این اکسیر به مراتب از ما آگاهتر و بهتر عمل کردهاند. اگر بارشهای کنونی برای مناطقی از کشور خطر سیل و آبگرفتگی به همراه دارد، خطرش برای ما کمتر از آنها نیست. خطر فراموشی و به خواب رفتن و گمانهای پوچ و باطل و عوامانه اندیشیدن به مراتب عواقبی درازمدتتر به دنبال دارد. انگار دنیا را که آب ببرد ما را هم خواب میبرد و روزی کسی آین خواب آشفته ما را تعبیر خواهد کرد.